مریـــــــــــــم ...

tuberose is my life

مریـــــــــــــم ...

قرارمان فصل انگور
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور من جان
جام را خالی از جان کن
هراسی نیست...
فقط تو خوش باش
همین مرا کافیست

بایگانی

خدا آنرا تازه آفریده است

دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ب.ظ

و آن گاه خود را کلمه ه‏ای می ‏یابی که معنایت منم

و مرا صدفی که مرواریدم تویی

و خود را اندامی که روحت منم

و مرا سینه ‏ای که دلم تویی

و خود را معبدی که راهبش منم

و مرا قلبی که عشقش تویی

و خود را شبی که مهتابش منم

و مرا قندی که شیرینی ‏اش تویی

و خود را طفلی که پدرش منم

و مرا شمعی که پروانه ‏اش تویی

و خود را انتظاری که موعودش منم

و مرا التهابی که آغوشش تویی

و خود را هراسی که پناهش منم

و مرا تنهایی که انیسش تویی

و ناگهان

سرت را تکان می‏دهی و می‏گویی:

"نه، هیچ کدام!

هیچ کدام این‏ها نیست، چیز دیگری است.

یک حادثه‏ ی دیگری و خلقت دیگری

و داستان دیگری است

و خدا آن را تازه آفریده است...."

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۳۰
مریم ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی