مریـــــــــــــم ...

tuberose is my life

مریـــــــــــــم ...

قرارمان فصل انگور
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور من جان
جام را خالی از جان کن
هراسی نیست...
فقط تو خوش باش
همین مرا کافیست

بایگانی

ای یار

يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۶ ب.ظ

راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن

بی خودتر از اینم کن و از خود به درم کن
یک جرعه ی دیگر بچشان، مست ترم کن
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن
یاری کن و آن وسوسه را بال و پرم کن
از صافی عشقم ده و عین هنرم کن
باران من خاک شو و بارورم کن
با بوسه ای از آن لب شیرین شکرم کن
تا لذت آغوش بدانی، خبرم کن
بفشارم و در واژه ی تو، مختصرم کن

یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم

شوق سفرم هست در اقصای وجودت

دارم سر  پرواز در آفاق تو، ای یار

عاری ز هنر نیستم اما تو عبوری

صد دانه به دل دارم و یک گل به سرم نیست

افیون زده ی رنجم و تلخ است مذاقم

پرهیز به دور افکن و سد بشکن و آن گاه

شرح من و او را ببر از خاطر و در بر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۲۹
مریم ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی